اصلا چرا دروغ، همین پیش پای تو گفتم که یک غزل بنویسم برای تواحساس می کنم که کمی پیرتر شدماحساس می کنم که شدم مبتلای توبرگرد و هر چقدر دلت خواست بد بگودل می دهم دوباره به طعم صدای تواز قول من بگو به دلت نرم تر شودبی فایده ست این همه دوری ، فدای تو!دریای من ! به ابر سپـردم بیـاورد :یک آسمان ، بهانه ی باران برای توناقابل است ، بیشتر از این نداشتمرخصت بده نفس بکشم در هوای تو
کد ماوس