شاید یه روزی برسه شوق صدات و ببینم صدای اون خنده هاتو طرز نگات و ببینم شاید یه روزی برسه بگی نرو کارت دارم بگی بمون آخه فقط تو دنیا من تو رو دارم شاید یه روزی برسه منتظرم باشی زیاد ذوق بکنی وقتی میاد گلهای خنده رو لبام شاید یه روزی برسه بگی فقط تو رو دارم بگی تو دنیای منی بگی خیلی دوستت دارم شاید یه روزی برسه دست بذاری رو شونه هام یا اینکه تو شونه کنی خرمن گیسوی سیام شاید یه روزی برسه لب بذاری روی لبام یواشی تو گریه کنی میون داغ خنده هام شاید یه روزی برسه تو دیگه تنهام نذاری داغ سیاه غربتو دیگه تو شب هام نذاری شاید یه روزی برسه بهم بگی دوسم داری وقتی که من ناراحتم خنده رو لب هام بیاری شاید یه روزی برسه که دیگه تنها نباشم تو کوچه باغ قصه ها من دیگه تنها نباشم شاید یه روزی برسه از نبودم گریه کنی برای باز با من بودن همش خدا خدا کنی شاید یه روزی برسه که مثل من عاشق بشی برای یک لحظه دوریم دوباره دیوونه بشی شاید یه روزی برسه که مثل من داد بزنی حرفای عاشقونه ات و بخوای تو فریاد بزنی شاید یه روزی برسه که دیگه پیشت نباشم از تو کتاب زندگی یه برگ افتاده باشم شاید یه روزی برسه که دیگه خیلی دیر شده زود باش بگو منتظرم، عاشقمی تا همیشه
عشق نمی پرسه تو کی هستی؟ عشق فقط میگه: تو ماله منی .
عشق نمی پرسه اهل کجایی؟ فقط میگه: توی قلب من زندگی می کنی .
عشق نمی پرسه چه کار می کنی؟ فقط میگه: باعث می شی قلب من به ضربان بیفته .
عشق نمی پرسه چرا دور هستی؟ فقط میگه: همیشه با منی .
عشق نمی پرسه دوستم داری؟ فقط میگه: دوستت دارم.
در اشتیاق پرواز، بیآسمانترینم
عمری به جرمِ بودن، با خاک همنشینم
نفرین به چشمهایم، این حفرههای تاریک
آخر چگونه ای دور! باید تو را ببینم؟
ای باغ سبز سیّال! آخر بگو چه میشد
نزدیکتر بیایی،تا از تو گُل بچینم؟
در کوچههای تردید، تنها رهایم، آیا
تقدیر بیتو بودن، نقش است بر جبینم؟
ای اشتیاق آبی! با من بمان که عمریست
در آرزوی پرواز، بیآسمانترینم